۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

داستان مهاجرت قسمت 2

با سلام
امروز اومدم قسمت 2 داستان رو بزارم.

اولش خواستم از دوستانی که زحمت کشیدن و نظر گذاشتن تشکر کنم. محمد آقا سوال پرسیده بودند راجع به فایل نامبر. بایست بگم فایل نامبر در حقیقت شمارهٔ پروندهٔ مهاجرت شماست و وقتی‌ این شماره رو می‌گیرید یعنی پروندتون در حال بررسی هست. بریم سراغ داستان.

---------------------------------------------------------------------------

بعد از رد شدن پدرم در امتحان آیلتس و قضایایی که بعد از اون اتفاق افتاد مشخص بود که به این روش نمی‌شه ادامه داد و باید چاره ای اندیشید. پدرم با یکی‌ از دوستانش در کانادا صحبت کرد و اون یک وکیل به ما پیشنهاد داد. بعد از مذاکره با اون وکیل به این نتیجه رسیدیم که پروندمون رو از مهاجرت skill worker به business تغییر بدیم. مهاجرت business یا کار آفرین به این صورته که شما بایست اول یک مقدار پول تو حساب بانکیتون جمع کنید بعد پرینتش رو به ادارهٔ مهاجرت نشون بدین بعد اگر قبول شدید یک مهاجرت مشروط به شما میدن که یعنی می یاید کانادا اما باید در مدت ۳ سال یک کانادایی استخدام کنید و مقدار مشخصی گردش سرمایه نشون بدین و شرایط دیگه که در این بحث نمی گنجه. ما هم چون راه دیگه ای‌ به اون صورت نداشتیم به ناچار همین راه رو انتخاب کردیم. راجع به وکیل بایست بگم که وکیل‌ها اصولا کلی‌ پول میگیرند و خیلی‌ کار خاصی‌ نمیکنند ولی‌ تنها کار مفیدی که این برای ما تونست بکنه این بود که به عنوانه یک آدرس واسه ما عمل میکرد طوری که نامه های اداره مهاجرت به جای اینکه بیاد واسه ما ایران می رفت واسه اون(این نامه هایی که به ایران می فرستادند کلیش وسط راه گم می شد و به مقصد نمی رسید) و در نتیجه مکاتبات ما با ادارهٔ مهاجرت سرعت بیستری پیدا کرد. چند ساله دیگه گذشت تا یک روز ما از طریق وکیلمون مطلع شدیم که پروندهٔ ما برسی‌ شده و برای مصاحبه باید به سوریه بریم. مادر و پدرم برای مصاحبه راهی سوریه شدند. در صف انتظار برای مصاحبه مادر و پدرم دریافت کردند که فرد مصاحبه کنند به خیلی‌ها حتی افرادی که از لحاظ درجهٔ اجتماعی متوسط رو به پایین محسوب می‌شدند هم جواب مثبت داده بود. مادرو پدر ما هم خوشحال بودند و مطمئن که اونها هم قبول میشه. چند ساعت گذشت تا نوبتشون شد. اما از لحظهٔ آغاز مصاحبه فهمیدند که نخیر قضیه‌ به این سادگی ها نیست. مصاحبه کنند که یک زن اصالتا اسکاتلندی بود از اول شروع کرد به گیر دادن و به کلیه مدارک و شرایط ما ایراد گرفت. در آخر هم بر عکس خیلی‌ از افراد قبلی‌ که بهشون جواب مثبت داده بود ، به پدرم گفت که حالا برید بعدا خبرتون می‌کنیم.

مثل اینکه قرار نبود کار ما درست شه ...

ادامه دارد ...

۸ نظر:

آغاز مهاجرت گفت...

با افتخار لینکتون کردم

تبعید نوشته های یک دانش آموز گفت...

mamnoon manam be hamchenin

محمد مدیر وبلاگ:MTCanada گفت...

سلام خيلي ممنون از لطفتون.هدف بنده از ايجاد اين وبلاگ صرفا همين موردي است كه فرموده ايد.
خيلي ممنون از اينكه در مورد مطلب دبيرستاني هاي انتاريو بنده را مطلع فرموده ايد. بسيار سپاس گذارم.
و يك تشكر ويژه ديگر از شما دوست عزيز و گرامي خودم دارم بخاطر توضيحتون در مورد فايل نامبر.
دوست دار شما و راه شما:محمد

The Godfather گفت...

سلام من قبا از شما سوالی رو پرسیده بودم که متاسفانه جواب ندادید.
سوال بنده این بود که ما در گفت و گو با ایرانیان خارج نشین با نظرات متضادی مواجه میشیم یه عده هستن که میگن خارج غربته و هیچجا ایران نمیشه و اینجا دوستی و رفاقت و معنویت وجود نداره و از این جور حرفها اما یک عده ای هم هستن که میگن هرکس تو ایرون بمونه اشتباه کرده و میشه اصلیتی ایرانی داشته باشی و در خارج هم احساس راحتی کنی و اونجا دوستای تازه پیدا کنی و هر وقت هم دلت واسه ایرونیای داخل تنگ شد ما در دهکده جهانی زندگی میکنیم.......
حالا من که تو ایران زندگی میکنم و اسن وسط نمیدونم حرف کدوما درسته از شما راهنمایی میخوام که تو کانادا زندگی میکنید آیا افراد دسته اول از روی شوخی و یا تعصبات بیش از حد این حرفا رو میزنن یا اینکه افراد دسته دوم شیفته غرب شدند؟
آیا 3 میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور نمیتونن دوستای خوبی واسه آدم باشن؟
آیا با وجود این همه پیشرفت ارتباطات مهاجرت به خارج به معنی ترک اصلالت و خانواده و . است؟
آیا اخلاق و معنویت تو خارج وجود داره؟
از شما و دیگر دوستان خواهش میکنم که به من پاسخ بدید.
با تشکر از بلاگ جالبتون فقط اگه ممکنه زود به زود آپ کنید
ایمیل بنده:
michaelc.alipac.corleone2@gmail.com
وبلاگ بنده:
nickpour.mihanblog.com

ناشناس گفت...

pasokh be godfather:
dooste aziz pasokhe shoma ro bande hamoon moghe ke porsidid ba nazare khososi roo weblogetoon gozashtam .
dar panahe hagh

Unknown گفت...

سلام!
اول اینکه که لینکتون کردم و لطفا شما هم منو با اسم "اولین وب هواداران اسپلینتر سل در ایران" لینک کنید...:
www.splintercell-fans.blogfa.com
بابا خوشبحالت اونجایی!! نه خبری از کنکور وحشتناک ایران هست نه خبر از جون کندن برای کنکور و دوندگی مدارس و .........
میخواستم ببینم شما خرجتون چقدر شد برای مهاجرت و سالیانه چقدر میشه؟؟
با تشکر.

Unknown گفت...

بازم سلام!
من هم 15 سالمه و دوست دارم مهاجرت کنم...
در کل روشی برای مهاجرت هست که دیر طول نکشه و خوب هم باشه؟؟
بعد این پولی که گفتی برای بیزنس باید تو حساب باشه چقدره؟
در کل برای مهاجرت به نظرت قشر متوسط هم میتونه اقدام کنه یا باید حتما پولدار بود؟!!؟ شوخی!
در کل خوشحال میشم با هم رابطه داشته باشیم..
با تشکر.
فعلا بای.

تبعید نوشته های یک دانش آموز گفت...

ba salamo dorood.
dar morede mohajerat be raveshe karafrini mitoonid be in 2 link az webloge yeki az doostan moraje konid
http://canadajoon.blogfa.com/post-103.aspx
http://canadajoon.blogfa.com/post-104.aspx
manam linketoon kardam
ba sepas