۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

مهاجر تازه وارد به کانادا - قسمت 19

با سلام و درود خدمات تمام دوستان و عزیزان
امروز به طرز وحشتناکی کار داشتم ولی چون این چند وقته کلی به خودم فحش داده بودم که چرا ملت رو این همه سر کار میزاری تصمیم گرفتم که دیگه هر جور شده امروز قسمت جدید رو بزارم .
فقط اون چیزی که گفتم آماده کرده بودم رو شرمنده امروز نمیتونم بزارم ولی قول میدم به زودی بزارمش . بعد اون مساله ی نگرش و توضیح و تفسیر من از جامه ی کانادا بمونه واسه پست بعد چون خیلی مفصله. چون میدونم ممکنه خیلی از دوستان بخواند بحث کنند یا چیزی اضافه کنند.
خوب دیگه بریم سره داستان.
--------------------------------------------------------
خوب اون روز ها دیگه داشتیم به انتها ی ترم اول نزدیک میشدیم. قابل توجه دوستانی که قسمت های قبلی رو نخوندن ، بگم که اینجا اکثر مدارس به صورت ترمی اداره میشه . یعنی شما یک درسی رو تو یک ترم میخونید بعد ترم بعد دیگه اون درس رو اصلا نمیخونید و درس های جدیدی رو شروع میکنید . خوب من هم اگه یادتون باشه گفتم در کلاس ریاضی از اول سال نفر دوم کلاس بودم . اول یک چینی نفر اول بود بعد هم همون عربه اول شد که گفتم اسمش راعد بود و قیافتا اصلا به عرب ها نمیخورد. یارو عربه یکی از افراد اصلی اذیت و آزار من تو مدرسه بود یعنی هر جوری هر جایی که دستش میرسید تو مدرسه سعی میکرد آزاری به آدم برسونه . مخصوصا سر میز ناهار . البته بعضی وقت ها هم سر کلاس ریاضی به شوخی نمرش رو به رخ من میکشد که ببین مثلا من یک درصد از تو نمرم بالاتره . نمره ی اون ۹۸ درصد بود و نمره ی من ۹۷ . این موند تا امتحان پایان سال رسید. تو امتحان پایان سال که قبلا هم گفتم فقط ۳۰ درصد نمره ی مجموع رو تعیین میکنه ما ها نمره یکسان گرفتیم (۱۱۵ از ۱۱۷ ). البته بزارید همین جا بهتون بگم که ریاضی اینجا واسه بچه های ما به خصوص تیزهوشانی ها یک چیزی در حد جوک هست . تا حدی که مطالبی که ما تو دوم دبیرستان خوندیم ، خیلی هاش رو این ها تا دانشگاه هم نمیخوانند . واسه همین در طول سال من کلا درس نمیخوندم واسه ریاضی . نمراتی هم که از دست دادم یا سر بی دقتی بود یا سر نا آشنایی با سیستم کانادا . البته چندین تا از نشانه های ریاضی ما با اینجا فرق میکنه که اگه خواستین بیاین حتما اون ها رو یک مرور بکنین. خلاصه روز آخری که در حقیقت بایست میرفتیم نمره ها رو میگرفتیم ، دیدیم که من و یارو هر جفتمون ۹۸ گرفتیم . البته طرف خیلی ظاهر سازی میکرد و اومد کلی تبریک و تعریف هم کرد اما من میدونستم الان چه حالی داره. خوب این شد ریاضی . حالا شیمی رو هم توضیح میدم . کلاس شیمی ، کلاسی بسیار متفاوتی برای من بود . البته بعضی مطالب رو هم ما قبلا خونده بودیم اما خیلی از مطالب تازگی دشت و بعد ها که با ایران چک کردم دیدم که تقریبا تو یک سطحند . اما شیمی از لحاظ مسائل جانبی و نحوه ارایه مطلب خیلی با ایران فرق داشت . به عنوان مثال نحوه ی نوشتن گزارش آزمایشگاه یک دنیا با ایران فرق میکرد و در محاسبات اینها یک چیزی دارند به اسم Significant Digit که ما اصلا تو ایران نداشتیم و به خاطره همین قضیه من ۱۰۰ بار نمره از دست دادم . خلاصه اینجا بعد هر چند وقت به شما نمره ی کلتون رو میگن تو هر درسی. من اولین نمره ای که گرفتم ۸۴ بود و اون موقع یادمه که شاگرد اول کلاس لهستانی بود که ۹۲ داشت. بعد از یک مدتی من تقریبا با سیستم درسی کانادا آشنا شدم و تونستم نمره رو بالا بکشم . یادمه روز اولی که کتاب شیمی رو بهمون دادند من رفتم هر کلمه ی رو که بلد نبودم از دیکشنری در اوردم و بالاش به فارسی نوشتم . البته این کار رو فقط تونستم واسه چند صفحه بکنم چون اینجا کتاب هاش از لحاظ حجمی خیلی از کتاب های ما گنده ترند و یادمه تو هر خطی ۱۰ تا کلمه رو معنی فارسیشون رو بلاش نوشته بودم . خلاصه بعد از یک مدت دیدم که شیمی یکی از درس های نسبتا سخت هست. بعد از کلی درس و باد بختی یادمه نمرم حدود ۸۸ رسید و اون لهستانی هم نمرش ۸۹ بود . امتحان آخر سال رو رفتیم دادیم و بعد امتحان نمره ی من و لهستانیه یکی شد . یک چینیه هم تو اون یکی کلاس بود که نمرش از ما بالاتر بود اما بعد از امتحان اونم نمرش با ما یکی شد . این از شیمی . بریم سراغ انگلیسی برای مهاجرین یا درس ESL . این درسی بود که من بیشتر از همه اولش ترسیده بودم . تو اون کلاس با افرادی همکلاس بودم که ۳ - ۴ سال حداقل کانادا بودند و من خلاصه خیلی دست و پام رو گم کرده بودم . اما بعد از یک مدتی دیدم که تو هر امتحان و هر انشا یا به اصطلاح Essay ی که مینویسیم من بالاترین نمره کلاس میشم . خلاصه این مساله خیلی بهم اعتماد به نفس داد. تو اون درس هم بالاترین نمره کلاس رو داشتم تا رسید به امتحان پایان سال . یادمه امتحان رو خیلی خوب ندادم اما با این وجود باز هم بالاترین نمره ی کلاس بودم و آخرش نمرم شد ۹۱ . ورزش هم که نمرش شدیدا دل بخواهی بود و معلمه هر چی دلش میخواست میداد که به من ۸۱ داد. یادمه فصل امتحانات که نزدیک شد من به روش ایران برنامه ریزی کردم و خلاصه امتحان آخر رو که دادم و برگشتم خونه گفتم بزار بریم یک درسی بخونیم اما تا خواستم شروع کنم دیدم نه بابا امتحانات تموم شده. گفتم ما که تازه گرم شده بودیم . اگه ایران الان ۱۰ تا امتحان دیگه داشتیم نه اینکه به ۳ تا امتحان تموم بشه . تا یادم نرفته بگم شیمی امتحان عملی هم داشت و امتحان نسبتا سختی بود . مخصوصا واسه من که به علت نبود امکانات تا حالا یک دونه آزمایش شیمی هم انجام نداده بودم (البته منظورم ایرانه وگرنه اینجا آزمایش کرده بودیم) . اما بلاخره ترم اولی که در کانادا بودم هم تموم شد. با وجود اینکه میتونست بهتر از این باشه اما واسه ترم اول تو یک کشور جدید خیلی بد نبود . اون دوره تقریبا اتمام دوره افسردگیم بود . دلیل اتمامش رو میتونم بگم تغییر در دید من نسبت به جامعه و به خصوص تغییر در در ارزش ها و اومدن پدرم بود. احساس خیلی خوبی بود وقتی که از مدرسه در میومدم مثل خیلی دیگه از بچه ها پدرم با ماشین جدیدمون بعد برف ها اون طرف خیابون منتظرم بود . روز آخر ترم اول رو یادمه . پدرم اونور خیابون تو ماشین منتظرم بود. بعد از اینکه چند قدمی رو برف اومدم به خیابون رسیدم . ۲ طرفم رو نگاه کردم . اطراف خیابون پوشیده از برف بود و درخت های اطراف خیابون که الان دیگه برگشون ریخته بود به نظر میومد که تا بینهایت ادامه دارند. به خودم گفتم آینده اون قدرهام که فکر میکردی تیره و تار نیست.
پی نوشت :
این لینک کتاب های درسی کلاس ۱۲ یا پیش دانشگاهی کاناداست که میتونید یک نگاه بهش بندازید . فکر کردم واسه بچه هایی که میخواند بیاند به درد میخوره . در ضمن جواب نظرات رو هم تو همون پستس که نظر دادین , دادم.

فیزیک کلاس ۱۲
زیست کلاس ۱۲

پینوشت:هیچ کدام از فایل ها احتیاج به پسوورد ندارند.

۱۵ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی خوشحال شدم دیدم که اینقدر پیشرفت کرده ای و خوشحالی

ناشناس گفت...

سلام
یک سوال داشتم و ممنون میشم راهنمائی کنی

سطح کیفی مدارس در کانادا مثل ایران متفاوت ؟

یعنی فرق می کنه کدوم مدرسه ثبت نام کنی . تو ایران که یادته همه تلاش میکنند دو یکسری مدرسه خاص
که مثلا آمار قبولی کنکورش بیشتر بوده ویا معلم های بهتری داره ثبت نام کنند . اونجا چطوریه ؟

Unknown گفت...

بابا چه عجب منور کردی فیدر ما رو هرچند جیم فنگی نوشتی ولی منتظر آپ بعدی میمونم راستی به نظر من میتونی یه فست فوروراد بگیری ها

ناشناس گفت...

دوست عزيز سلام
من چند بار مزاحم تو شده ام در داونلود password ميخواهد آنرا راهنمائي كن
لطفا چون من براي آمادگي فرزندانم به كتابها نياز دارم اگر لينكي داري كه كتابهاي دبيرستاني در آن توضيح داده شده باشد درج كن و اگر نيست حدافل چند كتاب اصلي را مانند اين دو مورد در وبلاگ خود بگذار بسيار قدردان همكاري تو هستم

دلاور

ناشناس گفت...

با سلام؛ امكان قراردادن لينك رياضي رو هم داري. مرسي

مهراد گفت...

سلام دوست عزيز. خوبي؟
من در حال حاضر اول دبيرستان هستم و مدرسه ي تيزهوشان.
تازگي (همين ديروز) كار پرونده ما شروع شد.(پدر من دكتر داروسازه)
من هم ميخوام پزشكي بخونم و اگه كارمون درست بشه (دعا يادتون نره!) ميخواهيم بيايم تورنتو .چند تا سوال داشتم ازت داشتم اگه يه e-mail بدي ممنون ميشم. چون سوالام خيــــــلي زيادن!! ايميل من:
fograd@yahoo.com

Tabidneveshte گفت...

pasokh be nashenas 1:
kheyli mamnoon shoma lotf darin
--------------------------------
pasokh be nashenas 2 :
madares inja kheyli ba ham fargh nemikionan vali baazi madares hastan ke sabegheye behtari darand az in nazar ke bachehaye toosh adam hesabi tarand va nerkhe eetiyad ya jorm tooshoon kamtare. inha be khatere mantegheye atraf madresast. be har hal ghabl az inke khoone ro entekhab konid , pishnehad mikonam madrese ro entekhab konid
------------------------
Paokh be shahrdar:
Mamnoon doost azi ke vaght mizarin neveshtehaye bandeye haghir ro mikhoonin.
baadesh be khoda man toosh ab nastam , man har chi yadam miyad ro minevisam.
----------------------------
Pasokh be delavar:
dar asraa vaght oonha ro ke eslah mikonam hich ye post ham dar morede kotob darsi mizanam.
-----------------------
pasokh be nashenas 3(ya shayadam 4) :
chashm dar asra vaght ye post dar in mored mizanam
--------------------------
pasokh be mehrdad:
emaile bande hamoontor ke ghablan khedmat doostan arz kardam ine : perspolisi@ymail.com
arezooye movafaghiyat baraye shoma ham madrese i

Tabidneveshte گفت...

pasokh be delavar :
doost aziz hichkodoom az in fileha ke password nemikhand

ناشناس گفت...

سلام کتابها را دانلود کردم و چند تا سؤال برام پیش آمد
در کتاب فیزیک علاوه بر جواب سؤالات بخشی از راه حل را هم در آخر کتاب نوشته بود می دانید که در ایران کتابهای کمک درسی دبیرستان به علت اینکه جواب سؤالات کتاب را به همراه راه حل نوشته اند مورد انتقاد بودند ، من خیلی تعجب کردم وقتی دیدم که آخر کتاب فیزیک جواب سؤالات و راه حل را نوشته اند ، این امر موجب راحت طلبی و عدم تفکر دانش آموزان برای بدست آوردن راه حل نمی شود؟ ، چون بخشی از راه حل را هم آخر کتاب فیزیک نوشته بود.
ولی در آخر کتاب شیمی جواب سؤالات را ننوشته بود چرا؟
دبیران شما به شما توصیه نمی کنند به آخر کتاب فیزیک برای دیدن راه حل و جوابها هرگز مراجعه نکنید؟
معمولاً گفته می شود که در خارج کشور مثل کانادا مطالب کتابهای درسی تحقیقی و پژوهشی است نه حفظ کردنی ، و تکیه بر حافظه، در حالی که من در کتاب شیمی ، حل مسأله و فرمول کم تر دیدم و فقط متن بود که لابد حفظ کردنی است؟ شما برای امتحان مطالب را حفظ می کنید یا مثلاً مقاله پژوهشی می نویسید؟
شما در امتحانات شیمی یا فیزیک مطالب کتاب را حفظ می کنید نه؟
ظاهراً اکثر مسائل کتاب شیمی ، مسأله حل کردنی نیستند بلکه سؤالاتی از متن و محتوا هستند ونیازی به فرمول نویسی برای بدست آوردن پاسخ ندارند، بلکه نیاز به حافظه برای حفظ کردن متن دارند برخلاف کتابهای شیمی ایران که با فرمول نویسی باید عددی را بدست می آوردید و مسأله حل می کردید؟
متن کامل کتب دبیرستانی ایران در اینترنت موجود است ، اگر آنها را ببینید فکر کنم موافق باشید که در درسی مثل شیمی و فیزیک ، آنها خیلی بیشتر حل مسأله و بدست آوردن عدد دارند ، در حالی که ظاهراً کتب کانادا بیشتر حفظ کردن و متکی بر حافظه دانش آموز بر حفظ مطالب هستند نه فرمول نویسی و حل مسأله و بدست آوردن عدد ، لذا فکر کنم کتابهای ایران بیشتر تحقیقی و پژوهشی هستند و کتب کانادا فقط حفظ کردنی است ؟ درست است؟
در ایران رسم بر این بود که دانش آموز را پای تخته می آوردند که مسائل کتاب را حل کند ، آنجا هم همین طور است؟ یعنی دانش آموزی که قادر به حل مسائل پای تخته نباشد ضایع می شود؟
این کتابهای در یک ترم چهارماه و نیم خوانده می شوند؟ یعنی شما فکر می کنم روزی شش یا هفت صفحه از کتاب را باید ظرف یک ساعت کلاس درس بخوانید ، که خیلی زیاد است ، یعنی این کتابهای هفتصد صفحه را اگر معلم بخواهد توضیح و تشریح و تدریس کند که خیلی بیشتر از یک ترم چهارماه و نیمه طول می کشد ؟ شما طور این کتابهای هفتصد صفحه ای را در یک ترم تمام می کنید؟ در هر ساعت کلاس چند صفحه خوانده می شود؟
تکلیفی را انجام هر روز دارید یعنی مشق شب هر روزانه هم دارید ، یعنی علاوه بر تحقیق هایی که یک هفته بعد باید تحویل دهید ، بطور روزانه هم تکلیفی دارید یا همه کارها تکالیفی هستند که حداقل یک هفته برای انجامش فرصت دارید؟
معلم های شما لیسانس یا فوق لیسانس یا دکترا دارند ؟ چه مدرک تحصیلی معلم های شما دارند و وضع مالی آنها چگونه است ؟ در دبیرستانی غیر از دبیرستان شما هم تدریس می کنند ؟ یعنی در هفته چند ساعت تدریس دارند؟
در مورد تدریس خودتان به عنوان استاد یار به دانش آموزان ضعیف دیگر مطلبی ننوشتید؟ اگر امکان دارد توضیح بیشتری دهید ، آیا این رسم رایجی است ، یعنی اغلب دانش آموزان به همدیگر کمک می کنند؟ بیشتر توضیح دهید و از چگونگی آن بیشتر از قبل بیان کنید. غیر از آن دفعه باز هم استادیار شدید یا نه؟ چرا؟

البته من خیلی وقت قبل دبیرستان بودم الان نیستم.

ناشناس گفت...

بهتر نیست به جای چاپ کتابهای درسی هفتصد صفحه ای سایز آ 4 که پر از عکس های سایز بزرگ و مطالب اضافه است، کتابهای کم حجم تر چاپ کنند ولی به دانش آموزان کتاب نو و تازه بدهند ؟، به جای اینکه به دانش آموزان کتابهای کهنه و داغون سال قبل را بدهند که با عکس های سایز بزرگ و مطالب اضافه پر حجم شده است؟کتاب کوچکتر ولی جدید بهتر نیست؟
شما اگر خودتان بخواهید می توانید با پرداخت پول از بیرون مدرسه کتاب نو و تازه درسی بخرید؟
این کتابهای هفتصد صفحه ای که سایز آ 4 هم هستند را چطور به مدرسه و خانه حمل و نقل می کنید ؟ خیلی باید سنگین باشند؟
شما آنجا درس زبان خارجه ندارید ؟ یعنی مثلاً زبان فرانسوی را به عنوان زبان خارجه اجباری نیست بخوانید؟
برای من این سؤال پیش آمده که اگر شما موقع انتخاب درس ، رشته دانشگاهی مورد علاقه خود را ، رشته دیگری اعلام می کردید چه اتفاقی می افتاد؟
آیا امکان داشت که دبیرستان بگوید برای رشته دانشگاهی مورد علاقه شما ، واحدهای مورد نیاز در این دبیرستان وجود ندارد؟
مثلاً اگر می گفتند می خواهید زبان فرانسه یا زبان انگلیسی در دانشگاه بخوانید ، تمام واحدهای درسی دبیرستان فقط زبان می شد و دیگر درس فیزیک و شیمی و ریاضی نمی خواندید؟
فرق دبیرستان شما با دبیرستان کاتولیک در چیست؟
آیا دبیرستان اسلامی هم در آنجا وجود دارد؟
در صورتی که دانش آموزی نمره نیاورد چه اتفاقی می افتد ، دوباره باید آن درس را تکرار کند؟ یعنی خودش حتماً اصرار داشته باشد که در دانشگاه مهندسی بخواندو حتما اصرار داشته باشد درس ریاضی مشکل ( نه ریاضی آسان یا کلاس سی) رابخواند ولی نمره نیاورد ، او را مجبور می کنند که کلاس ریاضی خود را به آسان تبدیل کند؟
چنانچه در سؤال قبل پرسیدم مجدداً می خواهم اطلاعات کامل و جامعی در مورد استادیاری بدهید؟ از تجربیات بقیه دانش آموزان هم در استاد یاری بگویید ؟ آیا اگر دو دانش آموز به شما بدهند باید با هر کدام جدا گانه کار کنید یا می توانید در یک کلاس به هر دو نفر تدریس کنید؟

تبعیدنوشته های یک دانش آموز گفت...

pasokh be doost aziz nashenas :
kheyli mamnoon ke vaght gozashtid in hame matlab neveshtid. javab soal haye shoma khodesh ye maghale mishe , vali chashm hatman be zoodi minevisam. alaan daram miram daneshgah toronto saay mikonam bargashtam ya dar rooz haye baadi hatman benevisam. faghat yek nokte man ke ketab shimi ro nazashte boodam. faghat physic va zist bood

ناشناس گفت...

سلام ، بله من الآن دبیرستان نیستم، ولی بعد از دانلود کتاب استنباط کردم این کتاب شیمی است و فراموش کردم این کتاب زیست شناسی است، من رشته ام در دبیرستان ریاضی فیزیک بود و زیست شناسی را فقط در پایه اول دبیرستان خوانده ام لذا ذهنم متوجه شیمی شده بود. بنابراین در مورد کتاب زیست شناسی نظری ندارم چون این کتاب را فقط در سال اول دبیرستان خوانده ام و نمی دانم کتاب رشته های تجربی در ایران چگونه است.

فاطمه منتظر گفت...

سلام من تازه با وب لاگ شما آشنا شدم يك بار ديگر هم براي شما يك پيام گذاشته بودم .مي خواستم بدانم آيا شما با شهر برمپتون آشنايي داريد؟ كه نزديك تورنتو است ؟ مدارس آن جا چه طور است؟مي توانيد اطلاعاتي به من بدهيد چون ما داريم بعد از امتحانات بچه ها اگر خدا بخواهد مي آييم آنجا متشكر مي شوم اگر اين بار پاسخ دهيد

تبعید نوشته های یک دانش آموز گفت...

pasokh be fateme montazer :
doost aziz rastesh man az doostani ke brampton raftand shenidam shahr nesbatan gheyre tamiziye va oon chand bari khodam raftam didam ke taghriban axare shahr hendi va pakestani hastand. nesbat be toronto ham nesbatan doore. shoma age mkhayd nazdik toronto bashid va too hamoon hoome zendegi kon id va jayi bashe ke kheyli ham geroon nabashe berid Mississauga
dar panahe hagh

مژده گفت...

خب خدارو شكر كه همه چيز به خوبي پيش مي ره... از عكسايي كه گذاشتي خيلي خيلي ممنون ... انشالله هميشه شاد و موفق باشي